loading...
تنهای تنهام
ارمین تنها بازدید : 8 دوشنبه 15 مهر 1392 نظرات (0)

پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت. هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت  مادر

پسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده…

 

کارت پستال درخواستی طراحان

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
کــُجاﮮ زِنـــכِگـــﮯ رــآ بــآ تــــو مــُشتــَرَکــ بـــوכه اَمـ کــﮧ حــآلـا تــِلـِفـُטּ خــوشـ خـیآلتــ تــو رـآ ×مــُشــتَرکــ مــورכ نــَظـَر مََــטּ میــخـوـآنــَכ×...؟! مـــورכ نــَظـَر شـآیَـכ....وَلـــﮯ مــُشــتـَرَکـ...!؟
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 5
  • بازدید کلی : 171
  • کدهای اختصاصی